آل یاسین(ع)

.: گروه فرهنگی مذهبی آل یاسین(ع):.

آل یاسین(ع)

.: گروه فرهنگی مذهبی آل یاسین(ع):.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
فا تولز - ابزار رایگان وبمسترساخت حرفه ای کد متن متحرک

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار فاطمیه» ثبت شده است


.: اشعار فاطمیه :.



صلی-الله-علیک-یا-فاطمه-الزهرا-3
http://www.askquran.ir/gallery/images/65900/1_1324744214.gif

نگاه سرد مردم بود و آتش

صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل

هجوم قوم هیضم بود و آتش
***

گرفتی از مدینه گفتنت را
دریغ از من نمودی دیدنت را
ولی با من بگو ساعت به ساعت
چرا کردی عوض پیراهنت را
***
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند

http://www.askquran.ir/gallery/images/65900/1_1324744214.gif


پوشانده است ابر کبودی مدینه را
برلب نمانده شوق سرودی مدینه را
قندیل ماه رنگ پرید ه است تاگرفت
گرد عزای یاس کبودی مدینه را
ای ماه خسته!مرثیه ای سازکرده ای؟
ای ابربغض!عقده گشودی مدینه را؟!
یک عرش ازستاره ببین گریه می کنند
درپردۀ فرازوفرودی مدینه را
زخم شناسنامۀ تاریخ مافدک!
آیینۀ بهار کبودی مدینه را!!
دنیا بدون فاطمه،تاریک،سوت وکور
فرقی نداشت بودو نبودی مدینه را
اندازۀ تمام جهان نور هدیه داد
یک جانماز وعطرسجودی مدینه را
بر گنبد بقیع دلم آشیان گرفت
با قاصدک نوشت درودی مدینه را
این کفتر ضریح درنیم سوخته است
لب تشنۀ دوقطره شهودی مدینه را
آتش گرفت اگر چه دری کرد شعله ور
دست پلید،دست یهودی مدینه را
بایک اشاره صاعقه می ریخت آسمان
تشباد قهر عادوثمودی مدینه را
لب وانکرده غیر دعای قبیله را
نفرین کجا؟ که فاطمه بودی مدینه را
آیینه نیستم که بچینم گل حضور
یک استغاثه،اذن ورودی مدینه را
خاکم به سرکه قافیه اندیش ماند ه ام
خالی است جای سنگ صبوری مدینه را

عاقبت از بند غم شد خسته جان فاطمه
پرگرفت از آشیان مرغ روان فاطمه

گر بسوزد عالمى از این مصیبت نى عجب
سوخته یکسر زآتش کین آشیان فاطمه

وامصیبت بعد مرگ احمد ختمى مآب
دادن جان بود هردم آرمان فاطمه

آسمان شد نیلگون چون دید نیلى روى او
خُرد شد از ضربت در استخوان فاطمه

محسن شش ماهه اش در راه داور شد شهید
ریخت خون در ماتمش از دیدگان فاطمه

نیمه ی شب بهر تدفینش مهیّا شد على
عاقبت شد در دل صحرا مکان فاطمه

منع کرد از ناله طفلان را ولى ناگه ز دل
ناله ها زد همسر والانشان فاطمه

اى فلک ترسم شوى وارون که افکندى شرر
از غم مرگش به جان کودکان فاطمه

نیست «مردانى» نشان از تربت پاکش ولى
مهدى (عج) یى آید کند پیدا نشان فاطمه



http://www.askquran.ir/gallery/images/65900/1_1324744214.gif


REZA HABIBI
Email:ale-yasin313@yahoo.com ادعا نمی کنیم که بهترینیم اما خرسندیم که بهترین ها ما را برگزیده اند
فا تولز - ابزار رایگان وبمسترساخت حرفه ای کد متن متحرک